سخنرانی در روز خانواده و تکریم بازنشستگان کشوری”(۲۵ ذی الحجّه) به نمایندگی از سوی بازنشستگان
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
حضار محترم خانمها ، آقایان
با عرض سلام .روز خانواده و تکریم باز نشستگان را به حضور هم میهنان عزیز ،بازنشستگان و کلیه کارمندان دولت تبریک و شاد باش می گوید. باز نشستگان انسانهای کمال یافته و مجربی هستند که بخشی از بهترین سالهای عمر خو د را در خدمت مردم و جامعه در سازمانهای دولتی گذرانده و در اوج بلوغ فکری و مهارت و تجربه از خدمت جدا و باز نشسته شده اند .از این جمع گروهی زندگی و فعالیت جدیدی را پیش می گیرند و در حرفه و فنی که مسلط شده اند همچنان پیش می روند و از کار نمی مانند واز خود آثار بیشتری به وجود می آورند و تا آخرین لحظه حیات همچنان امیدوار وبا نشاط زندگی می کنند .بعضی نیز با گرفتن ابلاغ بازنشستگی خانه نشین شده و دست از فعالیت می کشند و همه امیدهای خود را پایان یافته تصور می کنند و چشم به دست دولت می دوزند که حقوقشان را هر سال کمی افزایش دهد.
نخستین قانون باز نشستگی در ایران در سال ۱۳۰۱به تصویب مجلس رسید و عملا برای افرادی که در سازمانهای دولتی در خدمت مردم بودند حق و حقوقی در نظر گرفتند. در سال۱۳۵۴صندوق باز نشستگی کشوری وابسته به سازمان امور اداری و استخدامی کشور به وجود آمد و نظم جدیدی در پرداخت ها ایجاد شد . اکنون حدود۱۲۵۰۰۰۰نفر از این صندوق حقوق و مستمری دریافت می کنند که با خانواده های خود جمعیتی بین ۵ تا۶ میلیون نفر را تشکیل می دهند. البته این جمعیت وابسته به صندوق باز نشستگی کشوری است. صندوق باز نشستگان لشگری و خدمات اجتماعی وبسیاری ازصندوق هائی که مجزا هستند ،جدا ست .
نگاهی به خدمات کارمندان شاغل و بازنشسته از زمان تصویب نخستین قانون بازنشستگی تاکنون-چه آنان که در حیاتند ویا به رحمت ایزدی پیوسته اند نشان می دهد که این افراد در ساختن ایران نو بیشترین سهم را داشته اند.در اغازاین قرن شمار باسوادان کشور از دو تا سه در صد بیشتر نبود .به زحمت یک پزشک وحتی یک مامای تحصیل کرده در یک شهر بزرگ می توانستیم بیابیم .از مهندس و قاضی و معلم آموزش دیده خبری نبود. در طول همین چند دهه، همین کارمندان شاغل و باز نشسته بودند که توانستند مدرسه ،دانشگاه و پژوهشگاه بسازند واداره کنند و پزشک و دبیر ،مدیر ،قاضی ،مهندسواستاد وکارمند فنی وکارگر ماهر و…تربیت کنند ودر کشور شور و نشاط زندگی و عمران و آبادی به وجود آورند و زندگی را رونق بخشند و ایران را کم کم در جایگاهی که اکنون قرار دارد برسانند وهمچنان بکوشند که ایران را در جایگاهی که شایسته آن است قرار دهند وپرچم پر افتخار آن را در همه میدانها به اهتزاز در آورند.
اکنون این باز نشست گان ضمن تشکر و سپاس از آنهائی که راه سازندگی آنها را تا رساندن ایران به قله های افتخار ادامه می دهند توقع دارند که قدر خدمت آنها را بشناسند وارج نهند.انها در میان خود علی اکبر دهخدا،محمد معین،محمود حسابی،احمد بیرشک وهزاران افراد شایسته وسازنده دیگررا داشتند که توانستند دانشمندان و فناوران امروزی مارا تربیت کنند که چنین افتخار آفرین شوند.حیف است که قدر آنها شناخته نشود و ارج نبینند ودر زحمت ودر گیر معاش خودوافراد تحت تکفل خود باشند.
بازنشستگان امروز توقع دارند که:
۱-دریافتی آنها حداقل مخارجشان را تامین کند. افزایش حقوق ماهانه آنها حد اقل با نرخ تورم برابر باشد. در سالهایی که در آمد ایرا ن از فروش نفت در بهترین شرایط بود افزایش حقوق بازنشستگان از سال۱۳۸۶ تا۱۳۹۲به ترتیب در سه سال اول ۱۰ درصد، سال چهارم۹درصد ،سال پنجم ۶درصد،سال ششم۱۵ در صد وسال هفتم ۲۵ درصد سال بوده در صورتی که در صد تورم در این مدت همواره در افزایش و سالیانه طبق آمار رسمی تا حدود۳۴ در صد بوده است. در این دو سال اخیر افزایش این دو تقریبا برابری داشته است.ملاحظه شود که تا چه اندازه به زندگی کارمند دولت بی توجهی شد ه است واز او توقع بوده که با عدالت و انصاف و گذشت و تلاش و خوشرویی با مردم رفتار کند.
۲-بی عدالتی در پرداخت در دستگاههای دولتی که بسیار رنج آور است ،از میان برداشته شود. دلیل منطقی بر نابرابر بودن حقوق کارمندان با مدرک تحصیلی برابر و سختی یکسان نا عادلانه است واین نا برابری ها شایسته فرهنگ والای ایرانی و اسلامی که همه از آن دم می زنند نیست
۳-تفاوت حقوق کارمندان شاغل و باز نشسته زیاد است و منطقی نیست.
۴- با وجود همه تلاشهائی که در طرح نظام رفاهی در موضوع بیمه ،درمان و مسکن و…شده هنوز بازنشستگانی هستند که در آرزوی زندگی در خانه شخصی بوده و خواهان روزی هستند که وقتی بیمار شدند فقط درد بیماری را احساس کنند نه درد نداری و تهیه دارو و درمان را
در خاتمه لازم است به اطلاع برساند که با توجه به آن که سن بازنشستگی در ایران زیر ۵۲ سال است و گروهی بازنشسته می شوند که توان و قدرت کار دارند و بازدهی آنها خو ب است لازم است چاره ای اندیشیده شود که از این توان برای سازندگی کشور استفاده شود به ویژه اینکه در میان آنها افراد نخبه و صاحب اندیشه وفکربسیارند که می توانند مسائل و مشکلات جامعه را شناسائی کنند وراه حل نشان دهند و راهنمائی نمایند. ما مردان و زنان نمونه و نخبه بسیاری داریم و داشته ایم که تا حدود ۱۰۰ سالگی همچنان کاری وموثرواندیشمند بوده و هستند از نیرو و فکر همگان باید استفاده شود و مسائل موجود کشورحل و فصل گردد
خوشبختانه به تازگی این موضوع مورد توجه صندوق باز نشستگی کشوری قرارگرفته و مقدمات تاسیس کانون نخبگان و فرهیختگان فراهم شده است .امید است روزی برسد که از همه انرژی ها و سرمایه های مادی و انسانی با حداکثر بهره وری کارآیی در کشور استفاده و کاستی ها برطرف شود.
با تشکر از همه شما.
– اسفندیار معتمدی
۱۹/۷/۱۳۹۴